کد مطلب:173487 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

نشانه ها و علائم مومن
در روایتی، هر چند مرسل، ولی معتبر و معتمد، از حضرت امام حسن عسكری علیه السلام چنین رسیده است كه علائم و نشانه های مؤمن پنج چیز است:

الف: به پا داشتن پنجاه و یك ركعت نماز «فرائض و نوافل»:

هفده ركعت نمازهای «یومیه» واجب شبانه روزی «فریضه ی مكتوبه» نسبت به اشخاص غیر مسافر. و نیز سی و چهار ركعت نافله [1] در هر شبانه روز.

راز و نیاز انسان با خداوند، زمینه ی تقرب و مسیر سیر و سلوك عرفانی انسان و معراج مؤمن است؛ زیرا، در روایتی است كه با نماز، انسان علاوه بر آن كه طهارت معنوی برای انسان كسب می شود، در حكم طهارت ظاهری انسان هم هست، به مانند كسی كه در شبانه روز پنج نوبت در آبی، بدن خود را شستشو دهد، هیچ گونه آلودگی در بدن او باقی نمی ماند؛ چون، نماز، انسان را از مكان غصبی، لباس غصبی و مانند آن ها، دور می گرداند، بنابراین، حقیقتا، سبب عروج مؤمن و عنوان معراج مؤمن را دارد.

در روایتی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است كه محافظت كردن بر وقت فضیلت نمازهای پنج گانه، از نشانه های مؤمن است، كه در امتداد آن، دادن زكات و نیكی كردن و نهی از بدی ها و مانند آن ها را به دنبال دارد.

ب - حضرت امام حسین علیه السلام را در چهلم شهادت شان، زیارت كردن[ میعاد زیارت در میقات حسینی علیه السلام همانند میقات ربوبی در میعاد موسایی است ].

زیارت اربعین نشانه ی سیر انسان در وادی زیارت و در حقیقت نوعی ملاقات درونی نفس با انوار قدسی است، گویی سیری است كه بر آن «میقات حسینی» صدق می كند. [2] .


ج - انگشتری را در دست راست كردن[ در جهت پیروی از سنت پیغمبران و امامان، مشواق تقرب و قرب مؤمن است ].

انگشتر به دست راست كردن، سنت انبیاء علیهم السلام است و موجب قربت. در روایتی است كه حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

یا علی! انگشتر را در دست راست كن تا از مقربان الهی باشی.

آن حضرت فرمود: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم! مقربان كدام اند؟

فرمود: جبرئیل و میكائیل.

حضرت در امتداد این بیان فرمود: «عقیق سرخ، اقرار كرده است به یگانگی خداوند و به پیغمبری من، و به این كه تو - ای علی - وصی منی و نیز برای فرزندان تو به امامت، و برای دوستان تو به بهشت، و برای شیعیان از فرزندان تو به جنة الفردوس.»

نیز در بیانی است كه سر انگشتر در دست راست كردن، آن است كه آن حضرت امام، و پیشوای اصحاب یمین است كه در قیامت، نامه های اعمال شان را به دست راست شان می دهند.

و در بیانی است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

انگشتر در دست راست كردن، علامتی است برای شیعیان ما.

نیز در روایتی از حضرت جبرئیل رسیده است كه به حضرت رسول گفت:

مقصود از انگشتر در دست راست كردن، سنت و متابعت و پیروی از تو است.

نیز از حضرت صادق علیه السلام نقل شده كه انگشتر در دست راست كردن، از سنت پیغمبران است.

از سوی دیگر راست «یمین» اشاره به توان و قدرت انسان دارد، گوئی انسان با تمام قدرت، تمام اجزاء خود، حتی اشیاء و اجزای انتخابی را هر چند گران قیمت - مانند انگشتر - در راه توحید، نبوت،


امامت و ولایت آماده ی فدا كردن است [3] .

د- به هنگام سجده، پیشانی را بر خاك نهادن [4] [ تجلی عبودیت و بندگی و جلوه ی خضوع و خشوع مؤمن ].

از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده كه «زمین، برای من، سجده گاه است.»

راز عرفان انسان در خضوع و خشوع مقابل حق متعال به ویژه در مقام سجده ی پروردگار است.

ه- «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند گفتن[ نشان پذیری الهی، ترسیم هویت نفسانی و توسم سیمای انسانی در شعاع رحمت رحمانی و رحیمی، در جهت تحقق شخصیت انسانی در مقام تشخص پذیری و هویت گیری انسانی ].

بلند گفتن «بسم الله»، در عین آن كه نام مبارك حق متعال را به رفعت و عظمت در بر دارد، عنوان و سم و نشان گذاری بر نفس انسان هم دارد. در بیانی حضرت امام رضا علیه السلام درباره ی «معنی قول القائل بسم الله» فرمودند:


«أی أسم علی نفسی سمة من سمات الله...»

یعنی گوینده ای كه می گوید «بسم الله»، در حقیقت اعتراف و اقرار دارد كه من بر نفس خود، سمه ای از سمات الهی را نشان گذاری و نقش می دهم.

كه این بیان در حقیقت هویت گیری انسان و تشخص پذیری انسان از شعاع سمه ای از سمات الهی كه بر نفس انسانی تحقق و علامت می دهد، جلوه گر می گردد.

و كیفیت آن با بلند گفتن، در ضمن آن كه تأثیر عمقی و جنبی و لوازم مخصوصی را به دنبال دارد، از شعائر الهی است.

بیان و تشریح اصل این موضوع و كیفیت آن، فرصت خاص و مقام ویژه ای را می طلبد.



[1] سيد بن طاووس رحمه الله در اقبال و شيخ فقيه همداني رحمه الله در مصباح الفقيه از مصباح المتهجدين (كتاب الصلاة، ص 3، ط نجف) مرحوم شيخ رحمه الله عبارت صلاة «الاحدي والخمسين» ذكر كردند. و آن چه در تهذيب «صلاة الخمسين» نقل شده، و تيره را بعد از نماز عشاء جز نوافل نياورده اند.

اين پنجاه و يك ركعت نماز در روز و شب از مختصات شيعه اماميه است، لذا امام عليه السلام از علائم مؤمن برشمرده، چرا كه اهل سنت گرچه در عدد ركعت هاي نمازهاي فرائض پنج گانه با شيعه اتفاق دارند ولي در عدد نوافل اختلاف است و پنجاه و يك ركعت نمي شود. (البته در اين مقام، تحقيق درباره ي اقوال ائمه اربعه ي آنان، علاوه بر آن كه اقوالشان را مورد اعتماد نمي شماريم، لزوم و فايده اي نيز ندارد.) «مؤلف».

[2] حضرت امام صادق عليه السلام براي آن روز زيارت مخصوص داشتند، و شيخ طوسي رحمه الله در مصباح المتهجدين با سند معتبر از صفوان بن مهران روايت كرده كه صفوان مي گويد: قال لي مولاي الصادق صلوات الله عليه في زيارة الاربعين تزور عند ارتفاع النهار و تقول: السلام علي ولي الله و حبيبه، السلام علي خليل الله و نجيه، السلام علي صفي الله و ابن صفيه، السلام علي الحسين المظلوم الشهيد... تا آن جا كه مي فرمايد: و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة...

امام عليه السلام در اين فقرات زيارت، اشاره به فلسفه ي شهادت سيدالشهداء عليه السلام و نتيجه ي از جان گذشتگي آن حضرت فرموده كه مردم را به اسلام و احكام قرآن جاهل شده بودند از جهالت و ناداني برهاند و اساس تبليغات زهرآگين بني اميه را كه خودشان را ذي القرباي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قلمداد كرده و اسلام را وارونه به مردم نشان داده بودند از بين برده و منهدم سازند و مردم را كه بر ضلالت انداخته و در امور دين با ادعاء اين كه اولي الامر واجب الاطاعه هستند، در حيرت و سرگرداني گذاشته بودند خلاص كند و اسلام اموي و دين يزيدي را از ميان برداشته و اسلام واقعي و دين حقيقي را نگهدارد، چنان چه تا امروز از بركات شهادت آن حضرت، اسلام واقعي محفوظ و دين واقعي الهي كه خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و سلم آورده باقي است.

(ر.ك: تحقيق درباره ي اول اربعين حضرت سيدالشهداء، شهيد محراب آية الله قاضي طباطبايي رحمه الله، ص 397).

[3] نكته قابل توجه اين كه جماعتي از اهل سنت در اين عمل استحبابي، يعني انگشتر را به دست راست كردن با شيعه مخالفت ورزيده اند، چنان چه در موارد بسياري با اين كه خودشان اقرار دارند كه سنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و طريقه ي اسلامي آن است كه شيعه به آن ها عمل كرده اند، باز براي ضديت و مخالفت با شيعه، در آن موارد، بر عكس سنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم عمل كرده و مي كنند. مؤلف «الهداية» از علماء حنفي ها مي گويد: آن چه تشريع شده انگشتر را به دست راست كردن است، و لكن چون آن را رافضي ها (شيعه) بر خودشان شعار اخذ كرده اند، ما آن را در دست چپ قرار داديم! نيز علامه ي زمخشري در «ربيع الابرار» گويد: اول كسي كه انگشتر به دست چپ كردن را شعار اخذ كرد و بر خلاف سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رفتار نمود، معاويه بود.

(ر.ك: الغدير، ج 10، ص 210، ط 2 تهران).

تذكر: وقتي كه بني اميه، درصدد وارونه كردن سنن اسلامي و دستورهاي نبوي تا آن جا پيش رفت كه معاويه، نماز جمعه را چهارشنبه خواند، از اين كه در مندوبات و مكروهات و ساير احكام و فروعات شرعيه دخل و تصرف كنند، جاي تعجب نيست. همانند آن كه مسطح كردن بالاي قبر، بعد از دفن ميت سنت است، ولي اهل تسنن، با اقرار خودشان كه سنت محقق در اسلام آن است كه شيعه به آن عمل مي كند، اما براي مخالفت با شعيه، بالاي قبور را تسنيم يعني به شكل پشت ماهي درست مي كنند.

شيخ محمد بن عبدالرحمن دمشقي در كتاب رحمة الامة في اختلاف الائمة كه در هامش الميزان شعراني طبع شده در ج 1، ص 88 مي نويسد: «السنة في القبر التسطيح و هو أولي علي الراجح من مذهب الشافعي و قال ابوحنيفه و مالك و احمد: التسنيم أولي، لان التسطيح صار شعارا للشيعة» و قال الغزالي والماوردي: «ان تسطيح القبور هو المشروع، لكن لما جعلته الرافضة شعارا لهم عدلنا عنه الي التسنيم». (ر.ك: الغدير، ج 10، ص 209، ط 2 تهران).

[4] تعفير الجبين: تعفير در لغت به معناي چيزي را بر خاك گذاشتن است.

البته چنان چه بر خاك مقدس كربلا و از تربت كنار قبر سيدالشهداء عليه السلام باشد، چون به جهت شهادت سيدالشهداء عليه السلام شرافت پيدا كرده است، لذا اهل بيت عليهم السلام فرموده اند در هر نمازي كه سجده بر تربت كربلا باشد، خداوند آن نماز را به خاطر امام حسين عليه السلام قبول مي كند. بر همين اساس است كه شيعه به تربت كربلا سجده مي كنند و علاقه دارند.

هر چند نواصب و خوارج و وهابي ها به شيعه نسبت هاي ناروايي مي دهند و در ميان افراد عامي خودشان، اظهار مي دارند كه شيعه، به الوهيت سيدالشهداء قائل است و امام حسين را خدا مي دانند و به خود آن حضرت و بر تربت قبر مبارك وي سجده مي كنند! پر واضح است كه اين قبيل نسبت هاي بي حقيقت و سفيهانه تنها خوراكي است كه اهل تسنن براي اشخاص عامي شان تدارك ديده اند.

(ر.ك: تحقيق درباره ي اول اربعين سيدالشهداء عليه السلام، شهيد محراب آية الله قاضي طباطبايي رحمه الله ص 417، با تصرف و تلخيص).